شعر | با صدای شاعر

ایرج جنتی عطایی | پوست شیر

Nov. 14, 2024

▨ نام شعر (ترانه): پوست شیر

▨ شاعر: ایرج جنتی‌عطایی

▨ با صدای: ایرج جنتی‌عطایی

▨ پالایش و تنظیم: شهروز

ـــــــــــــــــ

قلبِ تو قلب پرنده پوستت اما پوست شیر

زندون تنو رها کن، ای پرنده! پر بگیر


اون ورِ جنگل تن‌سبز، پشتِ دشت سر به دامن

اون ورِ روزای تاریک، پشت نیم‌شبای روشن


برای باورِ بودن جایی شاید باشه، شاید

برای لمس تنِ عشق کسی باید باشه، باید


که سرِ خستگیاتو به روی سینه بگیره

برای دلواپسی‌هات واسه سادگیت بمیره


حرف تنهایی قدیمی اما تلخ و سینه‌سوزه

اولین و آخرین حرف، حرف هر روز و هنوزه


تنهایی شاید یه راهه؛ راهیه تا بی‌نهایت

قصه‌ی همیشه تکرار هجرت و هجرت و هجرت


اما تو این راه که همراه جز هجومِ خار و خس نیست

کسی شاید باشه، شاید، کسی که دستاش قفس نیست

ایرج جنتی‌عطایی

از دفتر شعر «زمزمه‌های یک شب سی‌ساله»

Podparadise.com neither hosts nor alters podcast files. All content © its respective owners.